تازه ترين
مقالات بیشتر از (احکام)
عناوين تازه ترين
برنامه هاى مختلف
اندر باب ترویحه و تسبیحات آن
  تعلیم الاسلام
  May 16, 2017
   0

ترجمه و اضافات: مولوي حبیبی صالحيږ، هشت رمضان ۱۴۴۰

 

در نماز تراویح بعد از هر چهار رکعت اندی توقف نموده یک تسبیحی قرار ذیل خوانده می‌شود:

«سُبْحَانَ ذِي الْمُلْكِ وَالْمَلَكُوتِ، سُبْحَانَ ذِي الْعِزَّةِ وَالْعَظَمَةِ وَالْقُدْرَةِ وَالْكِبْرِيَاءِ وَالْجَبَرُوتِ، سُبْحَانَ الْمَلِكِ الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ، سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَالرُّوحِ، لَا إلَهَ إلَّا اللَّهُ نَسْتَغْفِرُ اللَّهَ، نَسْأَلُك الْجَنَّةَ وَنَعُوذُ بِك مِنْ النَّارِ» (ابن عابدین شامی، ردالمحتار، ج۱ ص۶)


درباره این تسبیح بگومگوهایی از زبان برخی شینده می‌شود ونیز در فضای مجازی برخی خواندن آن را بدعت قرار می‌دهند، در این مورد متبادراً سه سوال به ذهن می‌رسد:


یک: آیا ترویحه از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم ثابت است؟
دو: آیا برای ترویحه کدام دعای مخصوصی وجود دارد؟
سه: دعای مشهوری که بنام (تسبیح تراویح) رائج است ومردم آن را می‌خوانند، این تسبیح از کجا آمده؟
در این جستار به پاسخ این پرسش‌ها پرداخته می‌شود تا راه گشائی برای بگومگو ها وسوالات که ذهن مردم را پریشان کرده است، باشد. وبه نستعین.


در این زمینه باید سه مسئله را مورد بررسی قرار داد:
یک: ثبوت اصل ترویحه که آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم بعد از چهار رکعت اندی به عنوان ترویحه نشسته اند یا خیر؟


در پاسخ به این پرسش باید گفت، امام بیهقی رحمه الله در سنن الکبری یک روایتی را چنین نقل می کند:
«عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللهُ عَنْهَا قَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يُصَلِّي أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ فِي اللَّيْلِ، ثُمَّ يَتَرَوَّحُ، فَأَطَالَ حَتَّى رَحِمْتُهُ، فَقُلْتُ: بِأَبِي أَنْتَ، وَأُمِّي يَا رَسُولَ اللهِ، قَدْ غَفَرَ اللهُ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ قَالَ: " أَفَلَا أَكُونُ عَبْدًا شَكُورًا؟» (ابوبکر بیهقی، السنن الكبرى، ج۲ ص۷۰۰.)
امام بیهقی در ادامه ای این حدیث می‌نویسد: «تَفَرَّدَ بِهِ الْمُغِيرَةُ بْنُ زِيَادٍ، وَلَيْسَ بِالْقَوِيِّ؛ مغیره بن زیاد در روایت این حدیث متفرد است، واو قوی نیست»، هدف امام بیهقی تضعیف این راوی است، ولی تضعیف این راوی به این جزم درست نیست؛ زیرا مغیر بن زیاد موصلی که ابوهشام کنیه دارد، راوی مختلف فیه است، برخی‌ها چون یحیی بن معین وبخاری ودیگران او را توثیق کرده اند وبرخی‌ها مانند احمد بن حنبل ودیگران را او را تضعیف کرده اند، به هر صورت حدیث روایت کرده ای وی کمتر از درجه حسن نیست.


امام بیهقی می‌گوید: «وَقَوْلُهُ: ثُمَّ يَتَرَوَّحُ إِنْ ثَبَتَ فَهُوَ أَصْلٌ فِي تَرَوُّحِ الْإِمَامِ فِي صَلَاةِ التَّرَاوِيحِ، وَاللهُ أَعْلَمُ؛ جمله‌ی «ثُمَّ يَتَرَوَّحُ» اگر ثابت شود، این اصل است در باب ترویحه امام در نماز تراویح». (ابوبکر بیهقی، السنن الكبرى، ج۲ ص۷۰۰.)
پس این روایات می‌توانند اصلی برای ترویحه (وقفه‌ای بعد از هر چهار رکعت) در نماز تراویح باشد.


در مذهب حنفی در نماز تراویح پس از هر چهار رکعت اندی توقف ونشستن مستحب است، در المحیط البرهانی چنین آمده است:


«والانتظار بين كل ترويحتين مستحب بقدر ترويحة عند أبي‌حنيفة رحمه الله. وعليه عمل أهل الحرمين»
 وانتظار بین هر دوترویحه به اندازه‌ای یک ترویحه نزد امام ابوحنیفه رحمه الله مستحب است، واین معمول اهل‌ حرمین شریفین (مکه ومدینه) بوده است» (ابن مازه المرغینانی، المحيط البرهاني في الفقه النعماني، ج۱ ص۴۵۶، ۴۵۷)


دو: آیا برای ترویحه کدام دعای مخصوصی ثابت است؟
پاسخ این پرسش، نخیر است؛ زیرا ترویحه دعای مخصوصی ندارد، از آنحضرت صلی الله علیه وسلم وسلف صالح کدام دعای خاصی نقل نشده است. البته اهل‌ حرمین شریفین معمولات خاص خود شان را در انجام ترویحه داشته اند، چنانچه اهل ‌مکه در وقت ترویحات یعنی پس از هر چهار رکعت یک طواف می ‌کرده اند، واهل مدینه در بدل طواف پس از هر چهار رکعت نماز تراویح، چهار رکعت نفل می‌ خوانده اند که جمله (۱۶) شانزده رکعت نفل می ‌شود، ازینرو نزد مالکیه تعداد رکعات تراویح به (۳۶) سی وشش رکعت می ‌رسد. (ابن مازه المرغینانی، المحيط البرهاني في الفقه النعماني، ج۱ ص۴۵۶، ۴۵۷، ابوالحسن ماوردی، الحاوي الكبير، ج۲ ص۲۹۱)


ابن قیم الجوزیه می ‌نویسد:
«وقال الفضل: رأيت أحمد يقعد بين التراويح ويردد هذا الكلام (لا إله إلا الله وحده لا شريك له أستغفر الله الذي لا إله إلا هو) وجلوس أبي عبد الله للاستراحة؛ لأن القيام إنما سمي تراويح لما يتخلله من الاستراحة بعد كل ترويحة»
 فضل می‌گوید: احمد بن حنبل را دیدم که که در بین تروایح می ‌نشست واین کلمات را ورد می‌کرد: "لا إله إلا الله وحده لا شريك له أستغفر الله الذي لا إله إلا هو" ونشستن ابوعبدالله برای استراحت بوده؛ زیرا این قیام نماز را تراویح می ‌نامند، برای اینکه پس از هر ترویحه یک استراحتی لازم دارد.». (ابن قیم الجوزیه، بدائع الفوائد، ج۴ ص۱۱۰)


اصل در فقه حنفی بر اینست که:
در ترویحه برای نمازگزار اختیار است که تسبیح می ‌گوید، یا حمد وثنا می ‌گوید، ویا اینکه ساکت می ‌نشیند ومنتظر رکعات بعدی می‌ ماند، یعنی نمازگزار کاملاً مختار است، هیچ چیزی در ترویحه برای خواندن مشخص ومعین نیست. (ابن مازه المرغینانی، المحيط البرهاني في الفقه النعماني، ج۱ ص۴۵۷، ابوبکر بن علی یمنی حنفی، الجوهرة النيرة، ج۱ ص۹۷)

 

سه: وقتی که چیزی در ترویحه خواندنش مشخص ومعین نیست، پس این دعای مشهور ورائج (تسبیح تراویح) که خوانده می‌شود از کجا آمده ؟


در پاسخ به این سوال باید گفت که این دعا برای نخستین بار در میان کتب فقه حنفی در قهستانی یکی از شروح وقایه آمده است، قهستانی آن را به کتابی بنام «منهج العباد» ارجاع داده است، سپس از قهستانی ابن عابدین شامی (در الرد المحتار) نقل نموده واز ابن عابدین در دیگر کتب فقه وفتاوی رائج وشهرت یافته است. 


البته الفاظ دعای مذکور در چند روایت وارد شده است، از جمله:


اول: «عن عوف بن مالك الأشجعي، قال: قمتُ مع رسول الله صلى الله عليه وسلم ليلةً، فقام فقرأ سورةَ البقرة، لا يمرُّ بآَيةِ رحمةٍ إلا وقفَ فسأل، ولا يمرُّ بآيةِ عذابٍ إلا وقفَ فتعوَّذ، قال: ثم ركع بقَدْر قيامه، يقول في ركوعه: "سُبحان ذي الجَبَروت والمَلَكوت والكِبرياء والعَظَمة" ثم سجد بقَدْر قيامه، ثم قال في سُجوده مِثلَ ذلك، ثم قام فقرأ بآل عِمران، ثم قرأ سورةً سورة»


 عوف بن مالک اشجعی روایت می‌کند: من یک شبی با رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بودم، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برای نماز ایستاده شد وسوره بقره را آغاز کرد، هر آیه رحمت که می ‌خواند توقف می ‌کرد واز خدا سوالی می‌ کرد و هر آیه ‌یی عذاب را که می‌ خواند توقف می‌کرد و از خدا پناهی می‌ خواست، عوف می‌ گوید: سپس به اندازه‌ای قیامش رکوع کرد ودر رکوعش چنین می‌ خواند: "سُبحان ذي الجَبَروت والمَلَكوت والكِبرياء والعَظَمة" سپس به اندازه قیامش سجده کرد ودر سجده نیز همان کلمات را می‌ گفت، پس از آن برخواست وسوره آل‌عمران را آغاز کرد، سپس سوره سوره می‌ خواند وپیش می ‌رفت». (ابوداود سجستانی، سنن أبي داود، ج۲ ص۱۵۴- ۱۵۳)

 

دوم: عَنْ حُذَيْفَةَ قَالَ: أَتَيْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ لَيْلَةٍ لِأُصَلِّيَ بِصَلَاتِهِ، فَافْتَتَحَ فَقَرَأَ قِرَاءَةً لَيْسَتْ بِالْخَفِيضَةِ وَلَا بِالرَّفِيعَةِ، قِرَاءَةً حَسَنَةً يُرَتِّلُ فِيهَا يُسْمِعُنَا، قَالَ: ثُمَّ رَكَعَ نَحْوًا مِنْ قِيَامِهِ، ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ نَحْوًا مِنْ رُكُوعِهِ، فَقَالَ: سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، ثُمَّ قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ ذِي الْجَبَرُوتِ وَالْمَلَكُوتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ وَالْعَظَمَةِ»
 حذیفه روایت می‌ کند: یک شبی محضر رسول اکرم صلی الله علیه وسلم آمدم تا با او نماز بخوانم، آنحضرت نماز را شروع کرد وطوری قرائت می ‌کرد که نه خیلی آهسته بود ونه به آواز بلند، قرائتش بسیار زبیا بود، قرآن را به ترتیل می ‌خواند وبه ما می ‌شنواند، حذیفه می ‌گوید: سپس به اندازه ای قیامش رکوع کرد، وآنگاه سرش را از رکوع بلند کرد وگفت: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ»، وپس از آن گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ ذِي الْجَبَرُوتِ وَالْمَلَكُوتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ وَالْعَظَمَةِ». (احمد بن حنبل، مسند أحمد، ج۳۸ص۴۱۳، حدیث: ۲۳۴۱۱)


سوم: «إن لله فی سماء الدنیا ملائکة خشوعاً لا یرفعون رءوسهم حتی تقوم الساعة، فإذا قامت الساعة رفعوا رءوسهم ثم قالوا: ربنا ما عبدناک حق عبادتک، فقال عمر بن الخطاب: وما یقولون یا رسول الله؟ قال: اما اهل السماء الدنیا فیقولون: سبحان ذی الملک والملکوت، واما اهل السماء الثانیة فیقولون: سبحان ذی العزة والجبروت، واما اهل السماء الثالثة فیقولون: سبحان الملک الحی الذی لایموت، فقلها یا عمر فی صلاتک»


 خدای متعال در آسمان دنیا فرشتگانی متواضع وفروتن دارد که تا قیام وبرپایی قیامت سرهای شان را بلند نمی ‌کنند، وقتی که قیامت بر پا شد سرهای شان را بلند می‌ کنند ومی ‌گویند: خدایا! طوری که تو شائسته‌ ای عبادت بودی ما نتوانستیم عبادتت را انجام دهیم، عمر فاروق پرسید: ای رسول خدا! اینها چی می‌ گویند؟ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اهل آسمان دنیا این کلمات را می ‌گویند: «سبحان ذی الملک والملکوت»، واهل آسمان دوم این کلمات را می ‌گویند: «سبحان ذی العز والجبروت»، واهل آسمان سوم این کلمات را می‌ گویند: «سبحان الملک الحی الذی لایموت»، ای عمر! شما هم این کلمات را در نماز تان بگویید». (محمد بن نصر المروزی، قیام اللیل، حدیث: ۲۶۵)

 

چهارم: «إن لله بحراً من نور، حوله ملائكة من نور، على جبل من نور، بأيديهم حراب من نور، يسبحون حول ذلك البحر، سبحان ذي الملك والملكوت، سبحان ذي العزة والجبروت، سبحان الحي الذي لايموت، سبوح قدوس رب الملائكة والروح، فمن قالها في يوم مرة أو شهر أو سنة مرة، أو في عمره غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تأخر ولو كانت ذنوبه مثل زبد البحر أو مثل رمل عالج، أو فر من الزحف؛ خدا بحری از نور دارد، پیرامون آن فرشتگانی از نور بر کوهی از نور نشسته اند، در دستان شان اسلحه‌ی از نور است، گرد این بحر چنین تسبیح می‌خوانند: «سبحان ذي الملك والملكوت، سبحان ذي العزة والجبروت، سبحان الحي الذي لا يموت، سبوح قدوس رب الملائكة والروح» هرکس روزی یک بار، یا ماهی یا سالی یک بار، یا در عمر یک بار اگر این تسبیح را بخواند، گناهان گذشته وآینده‌ای او بخشیده می‌شود، اگرچه مثل کف دریا باشد یا مثل ریگ ریگستان، یا گناهش اینکه از سنگر جهاد فرار کرده باشد». (علی متقی هندی، كنز العمال، ج2 ص219- 218)، حدیث: 3840)

 

پنجم: «عن سلمان:.. فاستكثروا فيه من أربع خصال: خصلتين ترضون بهما ربكم، وخصلتين لا غنى بكم عنهما، فأما الخصلتان اللتان ترضون بهما ربكم شهادة أن لا إله إلا الله وتستغفرونه، وأما اللتان لا غنى بكم عنهما فتسألون الله تعالى الجنة وتتعوذون به من النار»
 حضرت سلمان روایت می‌ کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: چهار خصلت را در ماه رمضان به کثرت انجام دهید: با دو خصلت پروردگار تان را راضی خواهید کرد ودو خصلت دیگر که بدون آن چاره ای ندارید، اما دو خصلت که خدای تان را راضی می ‌کنید: یکی « لا إله إلا الله» گفتن است ودیگری استغفار کردن، اما دو خصلت که بدون آن چاره ای ندارید، یکی اینکه جنت را سوال کنید ودیگر اینکه از آتش دوزخ پناه ببرید». (علی متقی هندی، كنز العمال، ج۸ ص۵۸۴، حدیث: ۲۴۲۷۶)


شاید مجموع این روایات اصل این دعاء (تسبیح) بوده باشد، که قطعه قطعه از روایات مختلف گرفته شده ودر مجموع چنین دعایی بدست آمده است، هرچند برخی ازین روایات ضعف دارند، مزید بر اینکه ذکری از خواندن این تسبیحات در نماز تروایح، در این روایات نیامده است. والله اعلم.

 

روزگاران ما
در روزگار ما در رابطه به تسبیح تراویح خیلی غلو می‌شود، بویژه در برخی از مساجد این تسبیح را در پوسترهای بزرگ چاب نموده به شکل اشتهار در دیوار قبله مساجد نصب می‌کنند، درحالی که اگر با یک مستحب به مانند واجب معامله شود، فقهاء حکم به ترک آن مستحب داده اند، ودر مسئله‌ ی تسبیح عوام بجای خود، خواص هم خیلی به این تسبیح اهتمام می‌ ورزند، شگفت ‌انگیزتر اینکه به جهر خواندن آن خیلی رواج دارد، چون اصل در تسبیحات اذکار خفیه است، ودیگر اینکه شنیدن این تسبیح که جهر خوانده می ‌شود برای شنوده ثواب ندارد، زیرا ثواب شنیدن مخصوص آیات قرآن کریم است.


وثبوت این تسبیح هم از احادیث خیلی مشکل به نظر می ‌رسد، درست است که علامه شامی آن را نوشته است وبه تبعیت از وی این تسبیح در کتب فقه وفتاوی درج گردیده ورائج شده است، ولی طوری که ثابت است خواندن اذکار وتسبیحات مسنونه ومأثوره ثوابش ازین تسبیح، بیشتر وبهتر است.


ازینروست که بزرگان دین غیر ازین تسبیح را در ترویحه می ‌خواندند، از محدث رشید احمد گنگوهی منقول است که معمول ایشان در ترویحه خواندن «سُبْحانَ اللهِ، والحمْدُ للهِ، ولا إله إلا اللهُ، واللهُ أكبرُ» بوده است.


مولانا عزیزالرحمن مفتی اسبق دارالعلوم دیوبند می ‌نویسد: از نظر بنده فضلیت «سُبْحانَ اللهِ، والحمْدُ للهِ، ولا إله إلا اللهُ، واللهُ أكبرُ» بیشتر است وخیلی‌ هم فضیلت آن در احادیث وارد شده است، بناءً خواندن وتکرار آن بسیار فضیلت دارد، وازین خاطر خواندن این ذکر از معمولات محدث گنگوهی رحمه الله بوده است. (عزیزالرحمن دیوبندی، فتاوای دارالعلوم دیوبند، ج۴ ص۲۴۶، سوال: ۱۷۶۱)


از حکیم الامت مولانا اشرف علی تهانوی کسی پرسید: جناب! شما در ترویحه چی می‌ خوانید؟ در پاسخ فرمودند: شرعاً کدام ذکری متعین نیست، البته من (۲۵) بیست وپنج بار درود شریف را می ‌خوانم. (تحفه رمضان، ص۱۱۱)


خلاصه‌


یک: در ترویحه کدام دعای خاصی از احادیث شریفه وروایات ثابت نیست.
دو: تسبیح مشهوری که در میان مردم رائج است، خواندن آن در ترویحه هرچند گنجایش دارد، ولی حتمی و ضروری نیست.
سه: بجای این تسبیح اگر اذکار مسنونه خوانده شوند، فضیلت بیشتر وبهتر دارند.
چهار: اگر هیچ چیزی خوانده نشود و نمازگزاران ساکت بمانند واستراحت بگیرند، کدام مشکلی ندارد؛ زیرا اصل این ترویحه برای همین استراحت نمازگزار پس از ادای چهار رکعت نماز است. 
پنج: معمول سلف واکابر دیوبند به همین منوال بوده است.

 

 چند پیشنهاد:
یک: این تسبیح مشهور اگر خوانده شد باید طور خفیه خوانده شود.


دو: و هرکس باید خودش به طور انفرادی تسبیح را بخواند تا ثواب بدست آورد. اینکه یک نفر می ‌خواند وهمه می‌ شنوند، نه اصل دارد ونه ثواب، فقط خواننده شاید ثواب بگیرد چون می ‌خواند، وبقیه که می ‌شنوند ثوابی ندارند؛ زیرا از حیث شنیدن تنها شنیدن قرآن ثواب دارد وبس، واین ویژگی از قرآن است که با شنیدن آن هم ثواب بدست می ‌آید.


سه: در صورت سکوت همگانی طوری که در مساجد دیده شده مردم سروصدا می‌ کنند ونظم مساجد وعبادت‌گاه وعبادت برهم می ‌خورد، بنابر این هرکس در خواندن ذکر مسنونی مصروف باشد، تا نظم مسجد بهتر حفظ شود واز شر سروصدا ها در امان شویم.


چهار: طوری که تجربه ثابت کرده اگر چند آیه‌ ی توسط یکی از نمازگران وبویژه یکی از حافظان خوش الحان تلاوت شود وهمه بشنوند کار خوبی ودارای اجروپاداش برای همه خواهد بود، چون از یک طرف خواندن وشنیدن قرآن هردو ثواب دارد واز سوی دیگر نظم مساجد در هنگام ادای این عبادت هم به وجه خوبتر محفوظ می‌ ماند. والله اعلم بالصواب.